با من بمان
با من بمان و بگزار عاشقی کنم
با من بمان و بگزار گرمای دستانت که حلقه میشود بر من را
حس کنم
مگر می توانم گرمای تنت را حس کنم و بیقرار نشوم
قرارم
بیا و دلتنگی را به پایان برسان
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
تو رو دیده رد داده قلبم
نباشی میمیرم حتمی
تا تو باشی عشق هم با تو میآید
تو باشی دنیا هم جای قشنگتریست
پس فقط نفس بکش وزندگی کن
فقط بیا
باش
و تا همیشه جاودانه بمان
تقدیم به امام زمان
اگلک
اگلک صحت موت یا ربی
و ما انور توک بل عینی
قل تعالی به البیتی
و انا تفتهم ما فرق بالبیتک و بیتی
نور عیونی شفت وجهک بل گلبی
و سوال لیش تاخذه من عندی
ونه ونه عزیزتک
بل گلبی بل گلبی
غزل شکست واژه ها گم شد
چراغ بادیه نشینان یکی یکی خامش شد
دل دردمند ما به نبود یار درد امد
غریب صحرا را یکی یکی پیمود
از میان این همه کلمه یار را پزیرفتم
زیرا که نبود بغیرش فلک به ز اینم
او اقاست یار بهشتیم شود
در مقام نفحات الانس مثل جد اطهرم
بس که او زیباست جبریل با صوتی حزین
گوید ای آدم حوا ببین
میدانم که تو می ایی
و فقط مرا میپسندی
یا ازدواج نمیکنی
یا فقط مرا برای همنشینی میپسندی
نمیخواهم بگویم عشق
نه نه عشق نیست
یک محبتست به وجود همدیگر