میدانم که تو می ایی
و فقط مرا میپسندی
یا ازدواج نمیکنی
یا فقط مرا برای همنشینی میپسندی
نمیخواهم بگویم عشق
نه نه عشق نیست
یک محبتست به وجود همدیگر
خبر آمد خبری در راه است
ای یوسف من که گمت کرده ام
و باز هم در پیت میگردم
راستی از من راضی شدی
دیگر دلقکان را با پرنده جفت نمیکنم
حتی در ذهنم
دیگر کسی را وادار به دلقک بازی نمیکنم
برایشان بخت دارم چه خوب
البته به خوبی تو نمیرسند
مبارکشان باشد
هله دان دان دان هله یه دانه وای یه دانه
یاروم نامهربون مال آبودانه یه دانه
خودوم سبزه که یا روم سبزه پوشه وای یه دانه
میونِ عاشقا گل می فروشه یه دانه
هله دان دان یه دان یاروم مالِ آبودانه
هله دان دان دان هله یه دانه وای یه دانه
یاروم نامهربون مالِ آبودانه یه دانه
کبوتر بچه ای بازار خریدووم یه دانه
میونِ سینه خود پروریدووم یه دانه
هله دان دان یه دان یاروم مالِ آبودانه
ای روشنی بخش من
باز هم درخشان باش
مانند الماس
این هوا را دوست دارم
زیرا هوای در انتظار توست
جان میدهد برای دوست داشتن قلبت
راستی میدانستی انگورها رسیده شده اند
هوا انگوریه
با محبتت
مَ
س
ت
کننده میشود