گز لری گز لری
سیزین ماملری سینکو
یاخچید سردارم
الله نگهدارت
این متن از ظهر میخواستم بنویسم نشده
برای دل خودم نوشتم
بدون مخاطب خاص
هواست هست؟
هواست هست به من؟
سراغت را از باران گرفتم
و آن قسم قسم که هیچ وقت برای او نباریده ام
و هیچ وقت باران بر سرت نباریده
دلم شور میزند
نکند آفتاب تورا از من دزدیده
نکند آنقدر به تو گرما داده تا گرمای تن من را فراموش کرده ای
نکند رعد برق جلوی راهت را گرفته
همیشه بدترین کار دنیا انتظار بوده است
انتظار
هر چی سر وقت خودش اتفاق میفتد
و انتظار بیهوده ترین کار است
فقط
فقط باید دعا کرد تا هرچی که ما در این دنیا دوست داریم زود تر اتفاق بیفتد
میدانی
میدانی آمدنت مستقیم وابسته به خداست
اگر اون بخواهد تو می آیی
و اگر نخواهد حتی اگر باد بارون آفتاب رعد برق جلو راهت را نگیرن باز نمیایی
نکند با خودت دعوا می اوری
با خودت ناراحتی می آوری
من از خدا خواستم یا نیای
یا با آرامش با دلی خوش
با لب دهن خندان برای من
بیا ای